دل نوشته های من
نوشته شده توسط : حشمت اوریا


در آواي سنگين سکوت امشب ،
در دست افشاني رويا در ظرافت يک متن ،
در راز ناشناخته‌ي زيستن ؛
تو را عاشقانه مي‌خواهم ...

در پوچي يک توهم در اوج وصال ،
در سوداي محکومانه‌ي عشقي ،
در روياي مشکوکانه‌ي وصلي ؛
تو را مجنون‌وار مي‌کاوم ....

در پژواک انديشه‌هايم ،
در سايه‌ي آرزوهايم ،
و در اوج فاصله‌اي ميان کام و دل ؛
تو را مي‌خواهم ...

در سادگي يک غزل ،
در شور يک عشق ،
در وجد عارفانه‌ي يک نيايش ،
در تبلور يک رويا ؛
تو را مي‌خواهم ...

مرا در بي‌کسي امشب ،
در غربت لحظه لحظه ی تنهاييم ،
درياب ...

مرا در درياي بي‌کران زندگي ،
و در ويرانه‌هاي وجودي خسته ،
درياب ...

در بي‌صدا گريستن‌هايم ،
در عجزم از اين غربت ،
مرا درک کن ...

بار خدايا !

با وجود مهربان و گرمت ،
تار و پود فرسوده‌ي وجودم را از بين ببر ؛

با وجود نوراني خويش ،
پرده پرده‌ي تاريکي‌ام را نابود کن ؛

از تو مي‌خواهم بر‌فراز درياي وجودت ،
افکار شناور مرا به اهتزاز در‌آوري ؛

از تو مي‌خواهم در حجم تاريکي و هجوم غربت امشب ،
در سردي وجودم ،
مرا حامي باشي ...

آمین یا رب العالمین ...
اوریا





:: موضوعات مرتبط: دل نوشته های من , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته های من ,
:: بازدید از این مطلب : 125
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 مرداد 1393 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: